مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271393شماره دوم20140823Analyzing the Possibility of Approximation of Art to Religious Notionsتحلیل امکان تقرّب هنر به مفاهیم دینی52030119FAسید محمد حسین نوابمدرسه اسلامی هنرJournal Article20180221با ملاک صورت (فرم) میتوان نسبت هنر با دین را تعریف کرد و هنر را به دو دسته هنرهای مقرّب و هنرهای مبعّد تقسیم بندی کرد.<br /> هنرهای مقرّب هنرهایی هستند که امکان تقرب هنر به مفاهیم دینی را فراهم میآورند با این ویژگی که چندان به جزئیات نمیپردازند و با کمک نمادها موضوع اثر را به نمایش میگذارند. مخاطب در این دست هنرها، انسانی منفعل نیست؛ بلکه با کمک اوست که اثر هنری تکمیل میشود. هنرهای اسلامی بیشتر از نماد استفاده میکنند و به واسطه نماد، منظور خود را به مخاطب منتقل میکنند و آسیبی به مفهوم دینی اثر وارد نمیکنند؛ به همین دلیل هنر مقرّب میتواند مفاهیم دینی به با حفظ چارچوب آن به مخاطب منتقل کند.<br /> اما هنرهای مبعّد، هنرهایی هستند که تلاش میکنند همه جزئیات را به تصویر بکشند و کوچکترین نکتهای را فرو نمیگذارند. در حالیکه تلاش برای نمایش جزئیات در امور غیرمحسوس، موفّقیتآمیز نیست؛ زیرا از یکسو اصرار دارد، تصویر همراه با جزئیات امر غیر محسوس را نمایش دهد از سوی دیگر تصویری از امر غیر محسوس نزد خود ندارد. در نتیجه تصویر تحریفشده و جعلی از امور غیر محسوس دینی ارائه میدهد. روشن است که این دست هنرها نمیتوانند واسط میان مخاطب و پیام دینی باشند.مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271393شماره دوم20140823Shadow Unity of the Soul and its Implications in the Realm of Artوحدت ظلّی نفس و دلالتهای آن در حوزة هنر214130121FAاحمد شهدادیمدرسه اسلامی هنرJournal Article20140308«تمثیل نفس ـ بدن» همواره در حکمت و فلسفه برای تبیین «فعل خداوند» و رابطة حق با مخلوقات به کار رفته است. در این تمثیل، نفس به مثابة مثال خداوند تلقّی میشود و از آن پاسخهایی درخور برای برخی پرسشهای مربوط به حوزة الهیات و متافیزیک استنتاج میگردد. در این مثال، «وحدت ظلّی نفس» به مثابة الگویی برای فهم آفرینش و خالقیت و فاعلیت خداوند به کار میآید. در فلسفة اسلامی، رویکرد صدرالمتألهین به این مفهوم آن را روشنتر و سازندهتر کرده است.<br /> این مقاله مسائلی از قبیل تعریف هنر، راز نامیرایی هنر، فطریبودن گرایش آدمی به هنر و نیز معنای خلاقیت هنری را - که در فلسفة هنر، مهماند – با تمثیل فوق پی میجوید. این تمثیل در «علمالنّفس» میتواند راهی برای فهم معنا و نیز ارائة راهحلهایی برای این مسائل بیابد. نفس انسانی، این جوهر مجرّد، در حوزة قوا و ادراک و فعل خود همانند خداوند به خلاقیت مدام مشغول است. جلوههای این خلاقیت در عرصة هنر چشمگیرترند. دلالتهای این نظریه در عرصة هنر، معنای خلاقیت وجودی انسان را روشنتر میکند، راز زیست و تجربة هنری وی را آشکار میسازد، معنای «وحدت در عین کثرت» و «کثرت در عین وحدت» را تبیین میکند، مفهوم عمیقتری از «تمثل» و «محاکات» را نشان میدهد و به تحلیل قدرت بیپایان نفس در خلق هنر میپردازد. مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271393شماره دوم20140823Surveying and Criticizing the Viewpoint of Traditionalists on Islamic Artنقد و بررسی آراء سنتگرایان پیرامون هنر اسلامی436430123FAسید رضی موسوی گیلانیمدرسه اسلامی هنرJournal Article20140407سنّتگرایان هنر اسلامی را دارای وحدت و یکپارچگی میدانند که عناصر متفاوت و گاه متعارضی از دیگر تمدّنها در آن اقتباس شده، اما از هویت یکسان و متمایزی برخوردار است. هنر اسلامی، علاوه بر اینکه از نبوغ، قابلیتهای شخصی و مهارت فنّی هنرمند نشأت گرفته است که این امور در میان اقوام متفاوت، ظهورات متفاوتی دارد، همچنین از شناخت عرفانی، متافیزیکی و روح هنرمند سرچشمه گرفته و خلق اثر هنری توسّط هنرمند سنّتی، به ویژه در متعالیترین وجهش - یعنی هنر قدسی - تجلّیبخشی حقایق حِکمی و معرفت عرفانی است.<br /> در این مقاله فارغ از حُسن انسجام و پیوستگی فکری سنّتگرایان در عرصه دینی و هنری و علاوه بر نظاموارگی و جنبههای مثبت افکار آنان در عرصه هنر اسلامی، تهافتها و تعارضها در آراء آنان پیرامون هنر اسلامی – هفت مورد - استقصاء و گردآوری شده که بسیاری از آنها تأسیسی است. البته آنان تلاش نمودهاند تا به بعضی از این اشکالات پاسخ دهند که در این مقاله سعی شده تا مجموعه انتقادات و در بعضی از موارد، پاسخ آنها ذکر شود و داوری گردد.مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271393شماره دوم20140823Surveying the Position and Meaning of "Remembrance and Memory" in the Poetical Thought of Hafezبررسی معنا و جایگاه «یاد و خاطره» در تفکّر شاعرانه حافظ658730124FAمحمد جواد صافیانمدرسه اسلامی هنرJournal Article20140423یاد و خاطره، موضوع محوری تفکّر شاعرانه حافظ است و به همینجهت حائز بیشترین اهمیت در نظام اندیشه اوست. حافظ شاعری متفکّر است؛ به این معنا که شعر او متوجّه به پاسخ به اساسیترین پرسشهای آدمیان یعنی پرسش از اساس هستی، هدف آفرینش جهان و انسان، معنای زندگی و... است. حافظ، سرّ آفرینش را عشق و دوستی میداند که در واقعهای ازلی به آفرینش جهان و انسان منجر شده است. انسان در این میان واجد هستی عاشقانه / رندانه است. زیرا برغم همه موجودات، درک و دریافتی از عشق دارد. حافظ به این جهت آدمی را دیوانه و خراب و مست مینامد. اما آدمی به دلیل همین درک و دریافت عاشقانهاش، دچار غربت و بیگانگی و در معرض خطر و در تهدید سیل فناست. حافظ شرط انسانی زیستن در جهانی آکنده از فراز و نشیب و درد و رنج را یادآوری خاطره آن واقعه ازلی سپردن بار امانت به انسان میداند.مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271393شماره دوم20140823Surveying and Criticizing the Mythological Approach to the Stories of Quranرویکرد اسطورهگرا در قصّههای قرآن و نقد آن8911230125FAسید ابوالقاسم حسینیمدرسه اسلامی هنرJournal Article20140611در مقاله حاضر به پاسخ این سؤال بنیادین پرداخته میشود: آیا اسطوره به قصص قرآن راه یافته است؟ ضرورت پرداختن به این سؤال این است که اگر وجود اسطوره در قصص قرآن پذیرفته شود، بخشی از ادّعای واقعنمایی قرآن با چالش جدّی مواجه میشود و همین، راه را بر ادّعاهای دیگر در باب واقعنمایی گزارههای قرآنی باز میکند.<br /> اسطوره در معنای مورد نظر این مقاله، عبارت است از: افسانهای که اساسی ندارد، اما آنچنان آراسته شده که انسان آن را واقعی میپندارد. بحث راهیابی اسطوره به قصص قرآن بهصورت غیرمستقل در آثار برخی مفسّران پیشین، همچون فخر رازی، قابل ردیابی است؛ اما نخستین اثر مستقل و چالشبرانگیز در این زمینه از آنِ دکتر محمد احمد خلفالله است. به تعبیر وی، قرآن در صدد نفی اسطوره از خود نیست؛ بلکه در صدد نفی نسبت قرآن به شخص رسولاللّه است. در مقاله حاضر، این رویکرد با تعبیر رویکرد اسطورهگرا به نقد نهاده شده است.<br /> شیوه پژوهش این مقاله، مطالعه دروننصّی و بر پایه بررسی تطبیقی آیات مطمح نظر در قرآن کریم و تفاسیر آن است.مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271393شماره دوم20140823Surveying and Criticizing the Present Definitions on the Subject of "Ghina"نقد و بررسی تعاریف موجود در موضوع «غنا»11313830126FAسید عباس سید کریمیمدرسه اسلامی هنرJournal Article20140523این مقاله در صدد بررسی موضوع غناست. حکم حرمت غنا، مورد اتّفاق فقهای شیعه است و آنچه محلّ بحث و معرکه آراء واقع شده، تبیین موضوع غناست. نویسنده در ابتدا با نقل کلمات متعدّدی از بزرگان قدما، نشان میدهد که حکم حرمت غنا، قابل تردید نبوده و بلکه از ضرویّات مذهب است. سپس با اشاره به اینکه غنا، از قبیل موضوعات شرعی (مانند صلات و صوم) نیست که توسّط شارع، تأسیس شده و نیازمند تعریف شرع باشد، تعاریف ارائهشده در کلمات برخی فقیهان را در راستای تبیین فهم عرف میداند که جنبه تقلیدی ندارد.<br /> نگارنده در ادامه سراغ نقد و بررسی تعریف مشهور فقها از غنا رفته و ابهامات موجود در برخی واژگان کلیدی این تعریف را نشان میدهد؛ ابهاماتی که علیرغم تلاشهای فقها برای رفع آنها، همچنان باقی ماندهاند. وی سپس تعریفی را با توجّه به حکایات و ضربالمثلی از عرب اصیل درباره غنا ارائه میدهد و قرائن روایی بر تأیید آن را هم عرضه میدارد.<br /> انتهای مقاله نیز به نقل و تحلیل کلام مرحوم فیض در تعریف موضوع و حکم غنا اختصاص دارد. نویسنده پس از نقل و تحلیل کلام فیض، دو احتمالی که شیخ انصاری درباره عبارات ایشان داده را ذکر و سپس احتمال سوّمی را مطرح میسازد که جامع تمامی فقرات کلام فیض باشد.