مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-122713971320200220"The artistic fruit of the interaction of" interpretation "and" Persian literature "in the two-way interpretations of Surabadi"«ثمره هنری برهم کنش «تفسیر» و «ادبیات پارسی» در پردازش های دوسویه تفسیر سورآبادی»53443407FAفهیمه گلپایگانیندارممحسن نوراییعضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه مازندرانزینب السادات حسینیعضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه مازندرانJournal Article20180223Iranian commentary texts are also important in terms of epistemic, ethical and social aspects, from the perspective of "influencing literature" and "literacy". Meanwhile, "Interpretation of Surābādī", which is an interpretation of ancient Iranian scholars in the field of knowledge, due to its oldness, special attention to the Qur'ān's stories, the author's artistic and innovative method in expressing content as well as literary effects, various research axes Has required. The descriptive-analytic method set forth in the present paper, based on the axis of literary effects, examines the interplay between "commentary" and "Persian literature" in this valuable source, which results in expressing the obvious effect of literature on interpretation and vice versa is. In the subject of the impact of literature on interpretation, this text has three indicators of eloquent and fluent expression, the artistic function of verbal arrays and efficient translation. On the other hand, the recognition, preservation and transmission of modern dialect from the style of the fourth and fifth centuries of the Khorasani, which is presented by the interpreter along with the treasure of ancient Persian phrases and obscure words of the early centuries of ancient Iran, as the interaction of this interpretation It is worth mentioning on Persian literature.متون تفسیری ایرانی، افزون بر جنبه های معرفتی، اخلاقی و اجتماعی، از منظر «اثرگذاری بر ادبیّات» و «اثرپذیری از ادبیّات» نیز حائز اهمّیّت است. در این بین، «تفسیر سورآبادی» که از کهن ترین نگاشته های عالمان ایرانی در زمینه دانش تفسیر می باشد؛ به سبب قدمت، توجّه ویژه به قصص قرآن، روش هنری و بدیع نویسنده در بیان مطالب و همچنین جلوه های ادبی، محورهای پژوهشی مختلفی را ایجاب نموده است. نگاشته پیش رو که به روش توصیفی – تحلیلی تنظیم شده است؛ بر اساس محور جلوه های ادبی، به بررسی برهم کنش «تفسیر» و «ادب پارسی» در این منبع ارزشمند پرداخته که نتیجه آن، بیان گر اثر مشهود ادبیّات بر تفسیر و بالعکس می باشد. در موضوع اثرگذاری ادبیّات بر تفسیر، این متن دارای سه شاخص بیان فصیح و روان، کارکرد هنرمندانه آرایه های لفظی و ترجمه کارآمد می باشد. از سوی دیگر، بازشناسی، حفظ و انتقال گویشی نوین از سبک خراسانی قرون چهارم و پنجم که به همراه گنجواره ای از کهن واژگان فارسی و کلمات مهجور و تحوّل یافته سده های اوّلیّه ایران باستان از سوی مفسّر ارائه شده، به عنوان اثر متقابل این تفسیر بر ادبیّات پارسی قابل ذکر می نماید.مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-122713971320200220Explanation of Neglected Beginning of Persian Mystical Poem Stress on Lucien Goldman Genetic Structuralism Approachتبیین وجهی مغفول در پیدایش شعر عرفانی فارسی با تکیه بر رویکرد ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن356443408FAسپیده ملکیدانشجوی دکتری حکمت هنر دینی/ دانشگاه ادیان و مذاهب قم/ایران0000-0002-2207-3636سید ابوالقاسم حسینی(ژرفا)استاد دانشگاهمنصور براهیمیپژوهشگرJournal Article20180225Introduction of ascetic and numinous concepts to the world of Persian poetry was occurred in literary creation of Sanā'ī Ghaznavi and in this way, Persian poetry format transferred to a litter for the expression of ascetic world view. But the present study raised its hypothesize, as to being Sanai as an era builder poet and that Sanai is the exceptional person of this theory, by passing this viewpoint, and with a sociological approach to the literature and adopting Lucien Goldmann’s Genetic Structuralism approach, concluded that Sanai’s literary creation has a widespread character and Sanai is a landmark and capable poet in creating a clear correlation and coincidence between the structure of literary creation and the social structure of his own contemporaneous community, having maximum possible knowledge of mysticism and Sufism, he have brought mystical worldview coherently to the thought and experience in his poems world. Undoubtedly, Sanai played a key role in building a new era in the history of Persian poetry which is indicative of his being era builder. But increasing, continuous and frequent emphasis on this aspect in the studies around Sanai, leads to the negligence of the aspect discussed in the present study and that is the importance of literary sociological studies and the impact of awareness of social and historical conditions in the process of studies around the elders of Persian literature.راهیابی مفاهیم زهدآمیز و عرفانی به جهان شعر فارسی در آفرینش ادبی ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی صورت پذیرفت و به این ترتیب قالب شعر فارسی، محملی برای بیان جهاننگری عرفانی شد. به این دلیل، صاحبنظرانِ عرصهی ادبیات ایران، سنایی را شاعری دورانساز دانسته و تاریخ شعر فارسی را به دو دورهی پیش و پس از وی تقسیم نمودهاند. اما پژوهش حاضر با گذر از این نظر و با نگرشی جامعهشناختی به ادبیات و اتخاذ رویکرد ساختگرایانهی تکوینی لوسین گلدمن، فرضیهی خود مبنی بر دورانساخته بودن سنایی و اینکه سنایی، فرد استثنایی این نظریه میباشد را طرح نموده است و به این نتیجه نائل آمده که آفرینش ادبی سنایی دارای خصلتی جمعی است و سنایی شاعری دورانساخته و توانا در ایجاد پیوند و انطباقی آشکار بین ساختار آفرینش ادبی و ساختار اجتماعی جامعهی همعصرش است که با دارا بودن حداکثر آگاهی ممکنِ اهل عرفان و تصوّف، جهاننگری عرفانی را به صورت منسجم در جهان اشعارش، به اندیشه و تجربه درآورده. بیشک سنایی در ساختن دورهای نوین در تاریخ شعر فارسی نقش اساسی داشته و این نشانگر دورانساز بودن وی میباشد اما تاکید بیش از پیش، مستمر و مکرّرِ این وجه در مطالعات پیرامون سنایی منجر به مغفول ماندن وجهی است که در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده و آن اهمیت مطالعات جامعهشناسانهی ادبی و تاثیر آگاهی از شرایط اجتماعی و تاریخی در روند مطالعات پیرامون بزرگان ادب فارسی است.مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-122713971320200220Report, Explanation, and Criticism of Burckhardt's Argument about non- knowledge of Art by Islamگزارش، شرح و نقد استدلال بورکهارت درباره چرایی عدم شناسایی هنر توسط اسلام659043409FAمحمد جواد سعیدی زادهمدرسه الهیات هنر/Journal Article20181217Burckhart, in his book namely Islamic art, is of the opinion that nascent Islam did not know art and could not recognize it. For this claim, he argues that ambience that Islam appeared in it, was nomadic or semi-nomadic. According to this argument, although Arabs had relationship with other civilizations, but they were partial to jewelry, clothing and weapons. Now, the main question of the research is about truth of this argument. In other words, Did the ambience cause that Islam take the position in this way? The aims of this essay consist in recognizing of the criterions of Burckhardt about nomadic and sedentary life, exact understanding of position of the Mecca and Medina society in the age of emergence, and to know the correctness or incorrectness of Burckhardt's argument. The Findings of this research indicate that Burckhardt's argument is vulnerable in some ways, such as the fact that the early audiences of Islam were not purely nomadic or semi-nomadic, and according to Burckhardt's criterion about nomadism, the argument is more particular to the claim.The research is conducted based on library sources,using descriptive-analytical method.بورکهارت، در کتاب هنر اسلام، بر این نظر است که اسلام نوظهور هنر را نمی شناخت و نمی توانست بشناسد. دلیل وی برای این ادعا، وضعیت بادیه نشینی یا نیمه بادیه نشینی محیطی است که اسلام در آن ظهور کرد. طبق این استدلال، گرچه عرب های عربستان با تمدن های دیگر در ارتباط بودند ولی دلبستگی آن ها جواهر، لباس و اسلحه بود. حال، پرسش اصلی نوشتار آن است که آیا این استدلال تمام است؟ یعنی آیا محیط موجب شد تا اسلام بدین نحو موضع گیری کند؟ هدف از این پژوهش، شناخت ملاک های بورکهارت درباره صحرانشینی و شهرنشینی، درک دقیق وضعیت جامعه مکه و مدینه در عصر ظهور، و شناخت درستی یا نادرستی استدلال بورکهارت است. بنا به یافته های مقاله، استدلال بورکهارت از برخی جهات قابل خدشه است؛ از قبیل اینکه مخاطبان اولیه اسلام صرفا بادیه نشین یا نیمه بادیه نشین نبودند و طبق ملاک بورکهارت درباره بادیه نشینی، دلیل اخص از مدعاست. روش تحقیق این نوشتار توصیفی ـ تحلیلی است و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-122713971320200220Ethics and spirituality in art and art by book of Guild and fotovvatاخلاق و معنویت در هنر و صناعت به روایت متون صنفی و فتوت9012243410FAمهرداد آقاشریفیان اصفهانیگروه معارف دانشگاه هنر اصفهانJournal Article20180130موضوع ابتناء اخلاق و معنویت بر هنر یا عدم ابتناء، از دغدغه های همواره جامعه دینی ما است. از این رو بازگشت و کاوش نقادانه در هویت تاریخی می تواند برای فهم موضوع امروز ما نیز راهگشا باشد؛ متون و آثار تاریخ و تمدن اسلامی ایرانی، شاهد صادقی بر تجلّی و سریان معنویت و اخلاق در تمام عرصه های زندگی مسلمانان از جمله عرصه هنر و صناعت بوده است. از جمله منابعی که آینه ی فکرت و سیرت اساتید هنر و صناعات است، مکتوبات و فتوت نامه های صنفی است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که " اصول اخلاقی و معنوی در هنر و صناعت به روایت متون صنفی چیست؟"در این مقاله به عنوان یک پژوهش کیفیِ بنیادینِ میان رشتهای، به روش کتابخانه ای از میان مکتوبات صنفی به چند مکتوب کهن اشاره کرده و علاوه بر معرفی اجمالی آن به تحلیل و تطبیق محتوای آنان پرداخته ایم و هدف اصلی این نوشتار که استخراج عناصر اخلاقی و معنوی عرصه هنر و صناعت است را پی می جوییم، ره آورد این مقاله نیز آن است که اهل صناعت علاوه بر تأکید بر اصول صنفی و مهارت های ظاهری لازم یک صنف، بر عناصر معنوی در کار و پیشه خود تأکید داشته اند و کسانی که می خواستند صناعت، هنر و پیشه ای بیاموزند ابتدا باید ادب نفس را از استاد خویش فرا می گرفتند.موضوع ابتناء اخلاق و معنویت بر هنر یا عدم ابتناء، از دغدغه های همواره جامعه دینی ما است. از این رو بازگشت و کاوش نقادانه در هویت تاریخی می تواند برای فهم موضوع امروز ما نیز راهگشا باشد؛ متون و آثار تاریخ و تمدن اسلامی ایرانی، شاهد صادقی بر تجلّی و سریان معنویت و اخلاق در تمام عرصه های زندگی مسلمانان از جمله عرصه هنر و صناعت بوده است. از جمله منابعی که آینه ی فکرت و سیرت اساتید هنر و صناعات است، مکتوبات و فتوت نامه های صنفی است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که " اصول اخلاقی و معنوی در هنر و صناعت به روایت متون صنفی چیست؟"در این مقاله به عنوان یک پژوهش کیفیِ بنیادینِ میان رشتهای، به روش کتابخانه ای از میان مکتوبات صنفی به چند مکتوب کهن اشاره کرده و علاوه بر معرفی اجمالی آن به تحلیل و تطبیق محتوای آنان پرداخته ایم و هدف اصلی این نوشتار که استخراج عناصر اخلاقی و معنوی عرصه هنر و صناعت است را پی می جوییم، ره آورد این مقاله نیز آن است که اهل صناعت علاوه بر تأکید بر اصول صنفی و مهارت های ظاهری لازم یک صنف، بر عناصر معنوی در کار و پیشه خود تأکید داشته اند و کسانی که می خواستند صناعت، هنر و پیشه ای بیاموزند ابتدا باید ادب نفس را از استاد خویش فرا می گرفتند.مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-122713971320200220Building Mosque Building Peaceمسجد، نهادی اجتماعی برای صلح سازی123146701387FAمحسن قنبریگروه آموزشی تربیتی: زبان و فرهنگ انگلیسی، موسسه زبان و فرهنگ شناسی، جامعه المصطفی العالمیهJournal Article20190202Building Mosque; Building peace <br />Abstract<br />Peacebuilding is the process through which peace practitioners would deescalate conflict among people. Needing necessary facilities, an expert peacebuilder and strong determination for fulfilling peace, peacebuilding acquires a proper structure to facilitate peace and tranquility as well.<br />Building mosque as an Islamic social institution embraces Muslim community five times a day for congregational rituals, can institutionalize peacebuilding with its different functions in Muslim lands. Special architecture of mosques such as minarets, domes, Mihrab and their symbolic and transcendent art helps Muslims to build inner peace by praying and connecting to God, and finally peacebuilding inside community by practicing religious ceremonies in congregation.<br />Special architecture of mosques such as minarets, domes, Mihrab and their symbolic and transcendent art helps Muslims to build inner peace by praying and connecting to God, and finally peacebuilding inside community by practicing religious ceremonies in congregation.<br />Keywords: Mosque, Peacebuilding, congregational rituals, Islamic art, architecture, Mihrab, minaret, domes.چکیده<br />صلح سازی فرآیندی است که از خلال آن، کنشگران صلح در جهان در تلاشند تا منازعات میان فردی و میان گروهی اجتماعات بشری را بکاهند. با نظر داشت ضرورت تمهید مقدمات و ابزار، مصلح کارآزموده، اراده جدی برای حل مشکل؛ صلح سازی نیازمند سازه شایسته ای برای تحقق صلح و ثبات است. <br />بنای مسجد به مثابه نهادی اسلامی-اجتماعی که اجتماعات اسلامی را پنج بار در روز به منظور مناسک دسته جمعی در بر گرفته، قابلیت نهادینه کردن صلح سازی را در کنار کارکردهای دیگر اجتماعی در سرزمین های اسلامی داراست. معماری منحصر به فرد مساجد در بخش های مختلف مناره ها، گنبد، محراب و هنر رمزآلود و متعالی به کار رفته در آن، مسلمانان را مدد می رساند تا فراتر از کثرات حرکت کرده، از مسیر صلح درونی که با نماز و دیگر مناسک عبادی به خداوند منتهی می شود، به وحدت وجود برسند. گام تکمیلی این مسیر صلح سازی درون-اجتماعی است که مسلمانان حاضر در مسجد مشق آنرا با نیایش های در جماعت به انجام می رسانند.مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-122713971320200220The view of the Holy Qur'an on he kingdom of nature is revealed in the miniature of "The Court of Kioumars" from the illustrated version of Shahnameh Tahmasebiدیدگاه قرآن کریم دربارة جنبههای ملکوتی عالم طبیعت و باز نمود آن در نگاره «بارگاه کیومرث» از نسخه مصور شاهنامه طهماسبی14717343411FAاعظم بهلولگروه صنایع دستی، دانشکده هنر، دانشگاه شهرکرد، فارسان، ایرانJournal Article20181031In Islamic culture, according to the verses of the Holy Qur'an, the world of nature is the manifestation of wisdom, in which certain quantity aspects and quality features of the natural world are discussed, including the celestial aspects. On the other hand, the world of nature is an inspirational source for the creation of works of art such as Iranian miniatures, among which " The Court of Kioumars”, from the illustrated version of Tahmasebi Shahnameh, is an example in which the world of nature is depicted in an exquisite structure. Therefore, this research aims to establish a link between the perception of the Holy Qur'an and the way of illustrating it in the art of painting and the miniature of " The Court of Kioumars" from Tahmasebi Shahnameh. This research is conducted in an analytical-descriptive method based on data matching and the results show that according to Qur'anic verses, the natural world, in addition to the material aspect, has a celestial nature as well, which is derived from the God’s essence, and each of its creatures, in terms of the amount of the profits that they have gained from divine being, possesses wisdom and intelligence. Hence, they are engaged in praise of God. This approach has affected the illustration of “The Court of Kioumars” and is visible in the composition and illustration of the components of the universe, especially its inanimate and vegetative elements.عالم طبیعت در نزد ادیان مختلف از شأن و منزلتی والا برخودار بوده است و آن را مظهر یا یکیاز مظاهر تجلی خداوند تلقی مینمودهاند.در فرهنگ اسلامی هم بر طبق آیات قرآن کریم، عالم طبیعت مظهر حکمت الهی است و در آن جنبههای کمی و ویژگیهای کیفی عالم طبیعت از جمله وجه ملکوتی آن مطرح شده است. هدف از این پژوهش برقراری پیوند بین دیدگاه قرآن کریم دربارة جنبههای ملکوتی عالم طبیعت با شیوه تصویرگری آن در نگارة«بارگاه کیومرث»از شاهنامه طهماسبی است. در این مقاله با توجه این پرسش که دیدگاه قرآن کریم پیرامون جنبههای ملکوتی عالم طبیعت چگونه بوده است و این رویکرد، در شیوه تصویرگری نگاره «بارگاه کیومرث» به چه صورت بازنمود شده است؟، ترکیب بندی، رنگ گذاری وشیوة ترسیم عناصر عالم طبیعت در نگارة مذکور،مورد تحلیل قرار گرفتهاست.این پژوهش به شیوة تحلیلی- توصیفی برپایة تطبیق دادهها انجام گرفته و نتایج بدست آمده نشانگر آن است که بر اساس آیات قرآن کریم، عالم طبیعت علاوه بر وجه مادی، دارای ماهیتی ملکوتی برگرفته از ذات حق تعالی است و هریک از موجودات آن به اندارة بهره ایی که از علم الهی بردهاند صاحب نطق و شعور بوده، بر حمد و تسبیح الهی مشغول هستند. این رویکرد بر شیوه تصویرگری عالم طبیعت در نگارة«بارگاه کیومرث» تأثیر گذاتر بوده و در ترکیببندی و تصویرگری اجزای عالم طبیعت به ویژه عناصر جمادی آن قابل مشاهده است.