گزارش، شرح و نقد استدلال بورکهارت درباره چرایی عدم شناسایی هنر توسط اسلام

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

مدرسه الهیات هنر/

چکیده

بورکهارت، در کتاب هنر اسلام، بر این نظر است که اسلام نوظهور هنر را نمی شناخت و نمی توانست بشناسد. دلیل وی برای این ادعا، وضعیت بادیه نشینی یا نیمه بادیه نشینی محیطی است که اسلام در آن ظهور کرد. طبق این استدلال، گرچه عرب های عربستان با تمدن های دیگر در ارتباط بودند ولی دلبستگی آن ها جواهر، لباس و اسلحه بود. حال، پرسش اصلی نوشتار آن است که آیا این استدلال تمام است؟ یعنی آیا محیط موجب شد تا اسلام بدین نحو موضع گیری کند؟ هدف از این پژوهش، شناخت ملاک های بورکهارت درباره صحرانشینی و شهرنشینی، درک دقیق وضعیت جامعه مکه و مدینه در عصر ظهور، و شناخت درستی یا نادرستی استدلال بورکهارت است. بنا به یافته های مقاله، استدلال بورکهارت از برخی جهات قابل خدشه است؛ از قبیل اینکه مخاطبان اولیه اسلام صرفا بادیه نشین یا نیمه بادیه نشین نبودند و طبق ملاک بورکهارت درباره بادیه نشینی، دلیل اخص از مدعاست. روش تحقیق این نوشتار توصیفی ـ تحلیلی است و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.

کلیدواژه‌ها