نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیات علمی موسسه آموزش عالی سپهر اصفهان
2 استاد دانشگاه
چکیده
«نقطه» و «دور» (دایره) بهعنوان دو نماد اصلی در هستیشناسی و فرم زبانیِ ادبیات عرفانیِ عصر حافظ حضور داشته است. نقطه بهمنزلۀ وحدت (ذات حق/ انسان کامل) و دایره بهمثابۀ کثرت (عوالم معنا و شهود) معانی پایهای این دو نماد هستند که قابلیت بازتعریف مفاهیم جزئیتری را مطابق با متن عرفانی در خود فراهم کردهاند: «طرح آفرینش کائنات»، «استمرار حضور، نظارت و جذبیت پیدرپی حق» و «سیر سلوک سالک». حافظ این دو نماد را با کارکردهای ناهمگون و شیوهای متفاوت از شعرای قبلی (همچون شیخ شبستری) در غزلیات خود بهکار گرفته است. دوگانۀ نقطه و دور بهسبب تجرید و انتزاع ذاتی، بیشتر در معرفتشناسی عرفانی شعر حافظ جای گرفتهاند و کمتر میتوان از آن معنایِ غیر استنباط نمود. معانی نمادین این دوگانه در ترکیب و ساختار فرمی عبارات و مصرعهای غزل حافظ -به مدد تمهیدات و صناعات ادبی- به لغزش یا معطلی گرفتار میشوند تا فردیت شاعر و ابداعات ادبی وی بروز پیدا کند و لایههای درونیتر معنا با فعالیت ذهنی مخاطب هویدا شود. در مقالۀ حاضر تلاش شده است تا با تفسیر مفاهیم نمادین نقطه و دور در سنت، علت ارجاع مفاهیم عرفانی به این دو عنصر آشکار شود؛ همچنین با تکیه بر دو روش ساختارگرایی و نشانهشناسی، معانی و دلالتهای ضمنیِ نقطه و دور در ابیات عرفانی حافظ مشخص گردد.
کلیدواژهها