نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
هر چند مسالهی هنر نه به شکل امروزی برای ابن عربی مطرح بوده و نه اساسا در کانون اندیشهی او قرار داشته، اما میتوان از مباحث وجودشناختی و انسانشناختی او مبانی منسجمی را در این خصوص به دست آورد و مسائل دنیای امروز هنر را در افقی تازه مشاهده کرد. مسائلی از این دست که هنر به چه معناست و یا چه فایدهای بر آن مترتب است اگرچه به صراحت در آثار ابن عربی مطرح نیست و بحث مستقلی از آنها در مکتوبات حجیم شیخ اکبر وجود ندارد اما میتوان از رهگذر خوانشی معطوف به اکنون و آینده از مبانی نظری ابن عربی، و بسط منطقی آنها، خطوط اصلی نگاه او به این امور را دریافت. در این مقاله قصد داریم تا با استفاده از نظریهی تجلی و مظهریت عالم امکان برای حضرت حق، چیستی هنر و فایدهی مترتب بر آن را تبیین کرده و سرفصلهای بنیادین نگاه محیی الدین به هنر را تا حدودی روشن سازیم. از این رو ابتدا سه حیث متفاوت انسان در نظریهی تجلی را بررسی کرده و سپس با تبیین مفاهیم اساسی انسانشناسی ابن عربی نظیر مقام قلب و جامعیت وجودی انسان، شان خیالی هنر به مثابهی مظهری جامع را نشان میدهیم.
کلیدواژهها