مدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271392شماره اول20140220Examination of the Storied Allegoryروایتشناسی تمثیلی داستانی52829530FAعلیرضا محمدی کله سرمدرسه اسلامی هنرJournal Article20131010این مقاله به بررسی ویژگیهای روایی تمثیلهای داستانی میپردازد. تمثیلِ داستانی که آن را معمولاً معادلallegory در ادبیات غرب در نظر میگیرند و گاه با عنوان تمثیل رمزی نیز از آن یاد میشود، همچون داستانی با معنایی نهفته در پسِ آن تعریف میشود. در زبان فارسی معمولاً تمثیل با غلبه رویکرد بلاغی مورد مطالعه قرار میگرفته است، به همین دلیل تمثیلهای داستانی نیز بدون توجّه به ویژگیهای رواییِ آنها، تنها با معیارهایی بلاغی سنجیده میشدهاند.<br /> مقاله حاضر نشان میدهد که محوریت رویدادها و حرکت بر خط داستانی واحد از مهمترین ویژگیهایی است که به خوانش تمثیلیِ داستان یاری میرساند. این بررسی، از سویی همسوییِ اهداف تعلیمی و شیوههای روایی حکایات کهن را نشان میدهد و از سوی دیگر، فرایند خوانشِ تمثیلیِ گونه رمان را نیز در گرو ارائه خلاصهای از طرح داستان بر مبنای حوادث روی داده در خط سیری واحد و برساختن لایه دوّم تمثیل بر مبنای آن میداند.<br /> افزون بر اینها، با توجّه به تقسیمبندی رواییِ توصیف و رویداد، ارتباط میان وجوه بلاغی و روایی تمثیل و چگونگی برآمدن نمادها از دل تمثیلهای داستانی نیز بررسی شده است.https://elahiyatehonar.isoa.ir/article_29530_948e3806d209266d8d27e54ca81c483b.pdfمدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271392شماره اول20140220Myth of the Remembrance and Forgetting in Persian Parables and Allegoriesاسطوره یاد و فراموشی در داستانهای رمزی و تمثیلی ایرانی295029531FAمریم حسینیمدرسه اسلامی هنرJournal Article20130925<strong>از انواع اسطورهها، اسطوره </strong>«<strong>یاد و فراموشی</strong>»<strong> ست که نمونههای فراوانی از آن را میتوان در میان اقوام و قبایل و تمدّنهای مختلف یافت. </strong>«<strong>میرچا الیاده</strong>»<strong> دینپژوه رومانیایی در مقالاتی به تبیین این اسطوره پرداخت و نمونههایی از آن را در میان یونانیان، هندوان، گنوسیان و مانویان معرّفی کرد. «سرود مروارید» که اثری گنوسیست، نمونه عالی این اسطوره است که مضمون فراموشی و بهخاطر آوردن در آن شباهت فراوانی با داستان هندی </strong>«<strong>ماتسیندرانات و گوراخنات» و روایت </strong>«<strong>شیخ صنعان و دختر ترسا»ی عطار دارد. </strong><br /> <strong>با توجّه به اینکه از آبشخورهای داستانهای رمزی ابنسینا و سهروردی، حکمت هرمسی و گنوسیست، میتوان نمونههایی از این اسطوره گنوسی را در این روایتها نیز یافت. هدف از نگارش این مقاله، تبیین و تطبیق اسطوره یاد و فراموشی بهعنوان اسطورهای گنوسی در داستانهای رمزی و تمثیلی ایرانیست. داستانهای «حی بن یقظان»، «سلامان و ابسال»، «رسالة الطیر» و «قصیده عینیه» ابنسینا، «عقل سرخ»، «قصة الغربة الغربیة»ی سهروردی و داستان «شاهزادهای که جادوگر او را فریفت» در مثنوی مولوی، نمونههای مورد بررسی در این مقالهاند. </strong>https://elahiyatehonar.isoa.ir/article_29531_581c2b2368b52ebe4991439c64c1d2b0.pdfمدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271392شماره اول20140220Meditation on Bidel-e-Dehlavi's Allegorical Structure of Wonder Spellتأملی در ساختار تمثیلی طلسم حیرت بیدل دهلوی517829535FAعلیرضا نیکوییمدرسه اسلامی هنرJournal Article20131110<strong><em>طلسم حیرت</em></strong> یکی از مثنویهایبدیع عبدالقادر بیدل دهلوی (1133هـ.ق – 1054هـ.ق) است. بیدل در این اثر، در قالب مثنوی و فرم روایی خاص و با زبان تمثیلی– رمزی، به رمزگشایی «<strong>طلسم حیرتِ</strong> <strong>انسان</strong>» بهمنزله هستیِ جامع میپردازد، تا از رهگذر رمزگشایی این طلسم حیرتآفرین، به گنج ِمخفیّ حق راه یابد<strong>.</strong><br /> بیدل به شیوهای بدیع، به سبک سینمای فانتزیبا نگاهی ماکروسکوپی، به بزرگنماییِ کیهانی ِپیکر انسان میپردازد و مخاطب را در این سفر روحانی - که سیری است در کالبد بشری به مثابه المثنّایِ جهان کبیر - با خود همراه میکند تا با حرکت از جزئی به کلّی و از کثرت به وحدت و فرارَوی از تقابلهایِ دوگانه، وانماید که "<strong>به خودشناسی ما، ختم شد خدادانی</strong>". بیدل در این داستان تمثیلی، نشان میدهد که ساختار کلّ جهان با همه جزئیات پیچیدهاش، بهصورت مینیاتوری ظریف و بهگونهای تناظری و آئینهگون در انسان بازتاب یافته است.<br /> در این تحقیق با رهیافتی تطبیقی به قصد جست وجوی آبشخورهای فلسفی- عرفانی بیدل در متون هندی و عرفان اسلامی، ضمن برجستهسازی مفاهیم بنیادینِ طلسم، نیرنگ، حیرت و مایا، به طرح روایی و ساخت تمثیلی این مثنوی پرداختهایم.https://elahiyatehonar.isoa.ir/article_29535_dde0f1e540fe0f820c1cdea38d2cb8dc.pdfمدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271392شماره اول20140220Background of the Use of Theoretical Foundations of the Approach to the Criticism of Archetype in Hafez's Poems and Analysis of Symbolic Character of "pir-e-Moghan" by This Approachزمینههای استفادهاز مبانی نظری رویکرد نقد کهن الگویی در شعر حافظ و تحلیل شخصیت نمادین «پیر مغان» با این رویکرد7910429536FAفرزاد قائمیمدرسه اسلامی هنرJournal Article20131102نقد کهنالگویی میکوشد کلیه عناصر فرهنگی را که بهطور ناخودآگاه در آفرینش اثر ادبی مؤثر بودهاند، مورد بررسی قرار دهد و بدین وسیله اثر ادبی، یا برخی بنمایههای موجود در آن را، در نسبت اثر با ناخودآگاه جمعی مؤلف، به ژرف ساخت کهن الگویی آن تأویل کند. میتوان از این روش، در شناخت بهتر نظام معنایی و ارائه تفسیری متفاوت از بافت نمادین غزل حافظ استفاده کرد.<br /> بر همین اساس، در این جستار دو محور دنبال شده است: ابتدا ضمن ذکر زمینههای استفاده از برخی مبانی نظری این رویکرد، روش مدلهای پیشنهادی برای بررسی شعر حافظ با این نظریه ارائه شده است. سپس- به عنوان "متن نمونه"- برای انتخاب و تحلیل عناصری نمادین از شعر حافظ، شخصیت اسطورهمانند "پیر مغان" برگزیده شده، با این نظریه در تحلیل و تأویل آن کوشش شده است.<br /> در این پژوهش، به تحلیل روانشناختی مثلث سمبولیک پیر- جام- شراب در سطوح معنایی شعر وی پرداخته شده و در بررسی شکلگیری فرایند "فردیت" در لایههای استعاری شعر حافظ، این نتیجه حاصل شده که شخصیت پیر مغان، شخصیت نمادین است که از فرافکنی روانشناختی الگوی "انسان مثالی" (کامل) در شعر او حاصل شده است و در چرخه تکامل فردیت شعر وی، شاعر این الگوی کمال درونی را در ناخودآگاه متن خویش شبیهسازی کرده است. https://elahiyatehonar.isoa.ir/article_29536_35807c28381147c18839efe6c0e1f191.pdfمدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271392شماره اول20140220Structure and Creation of Allegory in Masnavi Manaviساختار و ساختآفرینی تمثیل در مثنوی معنوی10512829537FAسینا جهان دیده کوهیمدرسه اسلامی هنرJournal Article20131102در مثنوی معنوی، تمثیلات مولانا تنها ایدهها را آشکار نمیکند؛ بلکه خود آبشخور تداعیها، مضمونها و تصویرهاست. از اینرو شناختِ ساز و کار تمثیل در مثنوی، میتواند اوّلاً بهگونهای جغرافیای تداعیهای ذهنیِ مولانا را دستِ کم ملموستر و عینیتر نشان دهد و ثانیاً به ما کمک کند تا چگونگی شکلگیری ساختار عمودی مثنوی را بیشتر درک کنیم.<br /> تمثیلها، الگوهایی ساختاری هستند که مولانا برای ایجاد حرکت روایی از آن بسیار استفاده کرده است. به بیان دیگر، تمثیلهای مثنوی، برآمده از ایدههای مثنویاند. بنابراین عینیّات تمثیلی مثنوی معنوی، بهگونهای شناختِ ذهنیات و ایدههای مولاناست. با بررسی کارکرد، و ساز و کار تمثیل، میتوان به این اصل ساختاری در مثنوی پی برد که چگونه تمثیلها با روایتها و تأویلها پیوند میخورند و جهانِ متنِ چندساحتی مثنوی را میسازند.<br /> این مقاله بهروش ساختاری، ابتدا به بررسی خاستگاه، کارکرد، عینیّت و ساختارِ روایی تمثیل میپردازد و سپس ساختارآفرینی تمثیل را در مثنوی مولانا نشان میدهد. به این معنی که چگونه مولانا با قصّهپردازی و تمثیلآفرینیهای خلقالسّاعه و ارتجالی، ساختار عمودیِ گسسته و پیوستهی مثنوی را شکل میدهد.https://elahiyatehonar.isoa.ir/article_29537_59e78d63acaab9ff051d259fc711f183.pdfمدرسه اسلامی هنرالهیات هنر2383-12271392شماره اول20140220Narrative Arrangement, Processes of Transmutation and Internalization in Attar's Mystical Poemsتمهیدات روایی، فرآیندهای استحاله (تبدیل) و درونیسازی در منظومههای عرفانی عطار12915029538FAمحسن بتلاب اکبر آبادیمدرسه اسلامی هنرJournal Article20131112<strong>ساخت تمثیلی و داستان در داستان سه منظومه «الهینامه، منطقالطیر و مصیبتنامه» صرفاً شگردی روایی و تمهیدی فُرمی نیست. ساخت تودرتوی این منظومهها،</strong><strong> روابط متن را از سطح افقی و روابط توالی و همنشینی، وارد سطح عمودی و روابط جانشینی میکند. با ایجاد سطوح گوناگون روایی از طریق تعدّد راویها و قطع خط روایت اصلی با درج حکایات فرعی و تمثیلی/تأویلی، حرکت متن در جهت عمودی شکل میگیرد و امکان جایگزینی واحدهای گوناگون در نظام روایی حاصل میشود و روایت، بهمثابه نظامی از نشانهها، معنا و هویت خود را از رهگذر نسیجی/بافتاری از روابط عناصر در دو سطح افقی و عمودی کسب میکند. </strong><br /> <strong>در این مقاله تلاش شده </strong><strong>تمهیدات روایی، فرایندهای استحاله (تبدیل) و درونیسازی عناصر روایی بهویژه شخصیت بهعنوان یکی از مهمترین عناصر پیرنگساز در منظومههای عرفانی عطار، بررسی و نحوه معنامندی آن در ساحت معنایی(عرفان) روایت تحلیل شود. </strong><br /> <strong>درونیشدگی کنشگران در پیرفت نهایی(تبدیل سوژه به ابژه)، ساختار دایرهای، ابژهمحوری، ادغام و استحاله کنشگران در کنشگر ابژه، سیر روایت از تکثّر و تعدّد بهسمت وحدت و فنا ... همگی از نمودهای معنایی روایت در منظومههای عطار است.</strong>https://elahiyatehonar.isoa.ir/article_29538_a140d97306989892d5c8159c77e785f4.pdf