نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
مدرسه اسلامی هنر
چکیده
«امکان تجربه زیباییشناختی» یکی از حقوق ذاتی، فطری یا طبیعی انسان است. تأمین امکان تکامل عقلانی، اخلاقی، معنوی و عاطفی و زیباییشناختی در زندگی انسانها یکی از وظایف هر نظام تمدنی و اجتماعی است. امکان غرقگی در نوعی تجربه انسانی ـ الهی که تجربه زیباییشناختی نامیده میشود، و به قدر تاریخ بشر پیشینه دارد، یکی از ابعاد تکامل فردی و جمعی انسانهاست.ظهور و بسط این نحوه از کمال در پذیرش این حق فطری و طبیعی انسان، با اهمیت درخور دادن به هنر و زیباییشناسی ممکن است. فقه کلگرا یا جامعنگر باید به تبیین این حق و لوازم و نتایج نظری و عملی آن بپردازد و رابطه دین، نهادهای دینی و نیز حاکمیت را با تأمین این حق روشن کند. پیشفرض کلامی این حق فطری، بر تعریف فقه از خداوند، اخلاق و کمال استوار است. اگر خداوند «زیبا»، و «زیباییآفرین» است و به تفسیر حکمت متعالی اسلامی وجود بینهایت او با زیبایی مساوق است، پایه کلامی این تفسیر شبکهای از حقوق فطری در بعد زیباییشناختی تأمین میشود. از سوی دیگر، عقل در اصول فقه امامیه به حسن و قبح ذاتی برخی حقایق و مفاهیم اخلاقی میرسد و آن را به مثابه اصول حاکم برهر دستگاه نظری میپذیرد. احکام فقهی نباید با حقوق فطری متعارض باشند و این به تأیید عقل و عقلانیت دینی برآمده از بحث مستقلات عقلیه حاصل می شود. افق فردی و اجتماعی انسان رسیدن به تکامل و بسط معنویت الهی و تحقق علمی و عینی ظرفیتهای فطری انسانی است. اگر میل به زیبایی و خلق زیبایی در قالب اثر هنری جزو شاکله وجودی و حقوق فطری انسان قلمداد شود، ایجاد زمینههای فرهنگی، اجتماعی و حقوقی آن الزامی خواهد بود. رواداری خلاقیت هنری، بسط معنویت از راه خلق اثر هنری، توجه به اقتصاد هنر و نیز حقوق مالکیت فکری و هنری، از جمله آن زمینههاست. تأمین این حق از حقوق فطری، زمینهساز تعالی وجودی و تکامل انسانهاست و بیتوجهی به آن علاوه بر قبول نسبیتگرایی اخلاقی، غایات فقه و مقاصد معطوف به مصالح و مفاسد را تعطیل میسازد.
کلیدواژهها