نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه قم
چکیده
چکیده:
ابن سینا در بسیاری از آثار خود پس از اثبات واجب تعالی و توضیح معنای وجوب ذاتی وجود حقّ، سخن را به صفات ذاتِ واجب میکشاند. او اوصاف کمالی خداوند از قبیل خیریّت، تمامیّت، بساطت، حقیّت و تجرّد محض را برخاسته از وجوبِ وجود وی میداند. از سوی دیگر ابن سینا زیبایی را به بودن یک شیء آنگونه که باید باشد تعریف میکند. با این تعریف اوصاف کمالی خداوند برای او زیبایی وصف ناشدنی به حساب میآیند. خداوند از آنجا که مجرّد است خود و زیبایی برتر خویش را ادراک میکند. او برترین مُدرِک هستی است، و والاترین زیبایی دایره وجود را به ژرفترین شکل ادراک میکند. این وجود لذّت آفرین، برترین لذّات را از ادراک زیبایی خویشتن برده و عاشق خود میگردد. لیلای این عشق کسی جز ذات حق نیست.
علامه حلّی ره در برخی آثار خود پس از گزارش این قول آن را نپذیرفته و میان ادراک کمال و لذّت رابطهای نمیبیند. او از باورمندان به این قول میخواهد که بر آن برهان اقامه کنند.
ما در این نوشتار در پی آنیم که با بررسی آثار مختلف ابن سینا و سخنان وی در این زمینه با واکاوی تبیین فرآیند لذّت بردن خداوند از ادراک جمال خود، برهان احتمالی اقامه شده در کلام شیخالرئیس بر این مسئله را کشف کنیم.
کلیدواژهها