نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه نقاشی، دانشکده هنر، دانشگاه الزهراء، تهران، ایران.
2 استاد گروه مطالعات عالی هنر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
چکیده
تاریخ هنر در سیر تطور خود، منابع بیشماری را در جهت ارائة باورهای معنوی هنرمندان به منصة ظهور آورده است. میتوان یکی از مهمترین انگیزههای خلق هنر، در عصر سنت را، بیان اعتقادات دینی برشمرد. اما هر دین بنا به اصول و آموزههای خود، رویکرد خاصی را در بیان مفهوم تجسم و آفرینش هنری برگزیده است. ادیان اسلام و مسیحیت به عنوان بزرگترین بسترهای خلق آثار هنری، هر یک کاربرد خاصی از هنر دینی را عرضه داشتهاند. بررسی وجوه اشتراک و افتراق بیان هنر در ادیان مذکور، نکات مهمی را در باب تأثیر باورهای معنوی و آموزههای دینی بر انگیزههای هنری در آن دو حوزه روشن میسازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، جمعآوری اطلاعات به روش کتابخانهای و تجزیه و تحلیل دادهها به شیوة استقرائی انجام پذیرفته است. مطالعة تطبیقی صورت گرفته مشخص میکند که بیان زیباشناختی و بصری در هنرهای اسلامی و مسیحی عمدتاً متفاوت است؛ بدین معنا که در هنرهای اسلامی تأکید بر عنصر تجرید بیش از عناصر ملموس و واقعنما میباشد ـ که این خود برخاسته از اعتقادات و آموزههای اسلامی مبنی بر عدم گرایش به شمایلنگاری بوده است. ـ و بالعکس در هنر مذهبی مسیحی آفرینش هنری بیشتر حالتی عینی و ملموس دارد. از سوی دیگر هر دو این ادیان با وجود تفاوت مذکور بیانی رمزآمیز را در خود نهفته دارند که شاید بتوان آن را بزرگترین وجه تشابه صوری در آثار این دو نظام مذهبی دانست.
کلیدواژهها