ارزیابی هنر خوشنویسی اسلامی به مثابه «فعالیت کانونی» در فلسفه‌ی آلبرت بورگمان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

2 عضو هیئت علمی

چکیده

چکیده:
آلبرت بورگمان، فیلسوف آمریکایی، وظیفه‌ی فلسفه را پاسخگویی به چگونگی بهتر زیستن در فرهنگ تکنولوژیک معاصر می‌داند. در حالی که تکنولوژی همه‌ی روابط فرهنگی و اجتماعی فرد با دیگر انسان‌ها و جهان پیرامون را دگرگون ساخته و در آرایشی جدید به نام «پارادایم دستگاه‌ها» سامان‌دهی کرده است، فلسفه باید بتواند راه‌کاری برای معنابخشی مجدد به زندگی ارائه کند. راه‌کار بورگمان برای بهبود کیفیت زندگی در چنین شرایطی، روی‌آوردن به دین، هنر و دیگر فعالیت‌هایی است که امر مقدس را به ماده باز می‌گردانند و در برابر کالاشدگی تاب می‌آورند. این فعالیت‌ها، فعالیت‌های کانونی نامیده شده‌اند. مقاله‌ی حاضر با توضیح دیدگاه فلسفی بورگمان درباره‌ی شرایط فرهنگی زندگی معاصر، جایگاه هنر در نیل انسان به زندگی بهتر را در اندیشه‌ی او بررسی می‌کند و در نهایت به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا هنر اسلامی خوشنویسی می‌تواند به عنوان یک فعالیت کانونی تاثیرگذار بر ارتقاء کیفیت زندگی انسان معاصر تاثیرگذار باشد؟ ویژگی‌های خوشنویسی نشان می‌دهد این هنر می‌تواند به مثابه فعالیت کانونی، در زندگی بهتر انسان در عصر تکنولوژی موثر باشد. روش پژوهش در این جستار، مطالعه‌ی تطبیقی است.

کلیدواژه‌ها