نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
چکیده
اجتهاد در معناشناسی، منهج شناختهشدهای است که شیخ انصاریره در فرایند مفهومشناسیِ الفاظ، اصطلاحات و درنهایت، استنباط احکام فقهی از آن استفاده میکند. شناخت روش اجتهاد، مبانی و پایههای فکری این فقیه، میتواند در فهم موضوعات فقهی، راهگشا باشد. با کنکاش در کتب فقهی شیخ، میتوان به روش منضبط اجتهادی در شیوۀ تعریف مفاهیم، اصطلاحات و موضوعات فقهی دست یافت. در سنت اجتهادی وی، روش پلکانی در مواجهه با الفاظ، عناوین و مصطلحات فقهی، وجود دارد که دارای چند مرحلۀ اصلی استظهار لغوی، تعریف اصطلاحی و کشف دیدگاه شارع در مورد الفاظ، رجوع به عرف و سرانجام تحلیل مفهومی، شناخت معنا و مصداق موضوع است. فقیه در این مرحلۀ اجتهادی با کاربست قواعد اصولی و فقهی، به تحلیل معنای الفاظ و موضوعات فقهی میپردازد و تعریفی از عناوین ارائه میدهد که گاه متفاوت با دیدگاه اهللغت، عرف و حتی نصوص است. نگارنده با استفاده از روش توصیفی و تحلیل مفهومی و کاربست اجتهاد در معنا، به این نتیجه رسیده که «تصویر» در سینما بهعنوان یک طیف نوری است که روی پرده منعکس میشود و امتداد تابش نور و انعکاس پیدرپی تصاویر ثابت، نوعی توهّم حرکت را ایجاد مینماید و این نظام ادراکی مخاطب است که حرکت را انتزاع میکند. تبیین این معنا از تصویر سینمایی، تلقی روشنی از این موضوع، نزد فقیه شکل میدهد که نهتنها در موضوعشناسی که در حکمشناسی نیز کارگشا خواهد بود.
کلیدواژهها