نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناسی ارشد دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس تهران
2 استادیار دانشگاه تربیت مدرس تهران
چکیده
سعادت کلید واژه اندیشه سیاسی و اجتماعی فارابی و به طور کلی اندیشه مشاء است. او از سویی هدف از سیاست و اجتماع را رساندن انسان به سعادت می داند. به زعم ولی این هدف تنها در مدینه فاضله و ریاست نبی(یا فیلسوف) امکان پذیر است. از سوی دیگر او غایت هنر را هم رساندن انسان به سعادت معرفی می کند. مسئله این پژوهش بررسی رابطه هنر و اجتماع در اندیشه فارابی با توجه به مفهوم سعادت است. در واقع هدف از این مقاله این است که با توجه به اینکه هدف هنر و سیاست رساندن انسان به سعادت است، نقش سیاسی و اجتماعی هنر در مدینه فاضله فارابی بررسی شود. روش تحقیق به لحاظِ هدف بنیادی و به لحاظِ ماهیت و روش توصیقی-تحلیلی است. روش گردآوریِ اطلاعات به صورت کتابخانه ایست. نتایج نشان می دهد که فارابی از سعادت در اجتماع، سعادت اخروی و سعادتی که حاصل از معرفت است، سخن می گوید. معلم ثانی همچنین شرایطی را برای دستیابی به سعادت مطرح می کند، ازجمله: کمال معرفت نظری وعملی ، از بین رفتن زشتی ها و پلیدیها و ... . فارابی همچنین جایگاه هنرمند را در جامعه بعد از نبی قرار می دهد و او را یکی از بازوان رئیس مدینه برای رسیدن به سعادت می داند. در واقع هنر با فراهم کردن شرایط دستیابی به سعادت در جامعه ، نقش مهمی را در مدینه فاضله و در راستای رساندن جمهور به سعادت به عهده دارد. بنابراین هنر نقش مهمی در عرصه سیاست و اجتماع ایفا می کند.
کلیدواژهها
منابع: