نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیات علمی دانشکده هنر دانشگاه سمنان
2 فارغ التحصیل دانشکده هنر سمنان
چکیده
در میان پژوهشگران هنر اسلامی، پیرامون وجود یا عدم وجود زیباییشناسی اسلامی یا فلسفة هنر اسلامی، بحث و جدلهای فراوانی وجود دارد. عدهای از آنان که در گروه موافقان قرار میگیرند، معتقدند در متون اسلامی به حد کفایت به موضوع زیباییشناسی پرداخته شده و بررسی متون آن، اعم از قرآن و یا آثار فیلسوفان مسلمان و متون عرفانی، ما را به درک آنچه زیباییشناسی اسلامی میدانند، نائل میکند. در مقابل، مخالفان، این نظریات را خَلط مبحث دانسته و از اساس آن را متناقض میدانند و معتقدند در افق معنایی متون مقدس چیزی به نام زیباییشناسی، مطرح نبودهاست و بنابراین آنچه عموماً در میراث اندیشهی اسلامی در راستای اثبات وجود زیباییشناسی اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد، خارج از چهارچوب نظری «زیباییشناسی» است.
محور اصلی بحث در این پژوهش که به روش توصیفی -تحلیلی کارشده، پاسخ به این سوال است که آیا در متن مقدس و میراث فکری مسلمانان، عبارات یا اشاراتی دال بر وجود مفهوم زیباییشناسی در معنای استتیکی آن وجود دارد یا خیر؟ برای پاسخ به این سوال، ضمن توصیف نظریات دو گروه موافق و مخالف، مبنای نظریات مطرح شده در متون اسلامی عمدتا بر اساس آرای «سعید توفیق» مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد فهم آرای متفکرین دو حوزه، به علت عدم همسانی واژگان مورد استفاده و مهمتر از آن، تفاوت در حوزهی معنایی مد نظر آنان، نیازمند نوعی رمزگشایی از قاموس فکری این دو یا همسانسازی واژگانی است؛ در واقع، پس از این همسانسازی و معادلگزینی است که به احتمال بتوان پاسخی برای پرسش فوق یافت.
کلیدواژهها