نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان
2 استاد گروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران
3 دانشگاه تهران
چکیده
«اصل اسلیمی» به عنوان نخستین و پرکاربردترین اصل در اصول هفتگانۀ نقوش در هنرهای سنتی ایران بهشمار میرود که سابقۀ استفاده از آن به قرون اولیۀ اسلامی بازمیگردد؛ درحالی که سابقۀ استفاده از واژۀ «اسلیمی» که به صورت «اسلامی» نیز ثبت شدهاست حداکثر به سال 830 هجری و متون فارسی بازمیگردد. تا کنون پژوهشهای متعددی دربارۀ «نقشمایۀ اسلیمی» انجام شده و نظریههای گوناگون و متناقضی دربارۀ سابقه و منشاء اولیۀ آن ارائه شدهاست؛ اما مسألۀ اصلی این است که تاکنون پژوهش جامعی که به مطالعه و تطبیق موضوعات مطرح شده دربارۀ «اصل اسلیمی» در «متون تاریخی» با «پژوهشهای سدۀ اخیر» پرداخته باشد، صورت نگرفته و ارتباط بین آنها تبیین نشدهاست؛ در حالی که کشف این رابطه، دارای اهمیت ویژهای در هنر ایرانی ـ اسلامی است. هدف از انجام پژوهش کیفی حاضر که با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و بر پایۀ مطالعات کتابخانهای انجام شده این است که ضمن استخراج دادههای مهم مربوط به هر یک از آنها دربارۀ «اصل اسلیمی»، نقاط اشتراک و افتراق آنها شناسایی و معرفی شوند. نتایج پژوهش، نشان میدهد که «پژوهشگران سدۀ اخیر» که پیشگامان آن، همگی غیرایرانی بودهاند توجه چندانی به «متون تاریخی» فارسی نداشتهاند به همین دلیل، افتراق موجود در مطالب آنها بیشتر از اشتراک آنها است. هرچند شکلگیری اندیشۀ سنتگرایان و توجه آنها به موضوع «حکمت جاویدان» از شدت اختلافها کاسته است؛ اما در نهایت، شناخت ما از «اصل اسلیمی» که در منابع به عنوان نقشمایهای دینی و مذهبی معرفی شدهاست همچنان ناقص و تنها بر پایۀ پژوهشهای غربی استوار است.
کلیدواژهها