نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دکتری حقوق خصوصی.
چکیده
نظام کُپیرایت برای پدیدآورندگان آثار سینمایی بهعنوان یک اثر مشترک، حقوق مادی انحصاری مقرر نموده است. این حقوق تمامی سکانسها، پلانها و صحنههای اثر را شامل میشود. بااینحال در تمامی آثار ادبی و هنری بهخصوص آثار سینمایی، موضوعات و موقعیتهایی وجود دارند که بهطور طبیعی از یک پیرنگ و ایدۀ مبنایی و بدیهی نشأت گرفتهاند و حمایت کپیرایت موجب انحصار ناروای خالق بر آنها میگردد. دکترین صحنههای مشابه بهعنوان یک دکترین محدودکننده در حمایت از آثار ادبی و هنری، مقرر میکند آن دسته از عناصر یک اثر که پیشپاافتاده و متداول میباشند و یا متضمن شرایط و ویژگیهایی هستند که جزء جداییناپذیر و معمول در آن سبک خاص از اثر ادبی و هنری هستند، موردحمایت کپیرایت قرار نمیگیرند. این دکترین، تضمین میکند که خالق یک اثر سینمایی نمیتواند تمها، صحنههای وقوع معمولی، کاراکترهای کلیشهای و خطوط داستانی متداول را به انحصار درآورد. این پژوهش درصدد تبیین عناصر و خصوصیات این دکترین در حقوق کپیرایت است و میکوشد با بهرهگیری از رویۀ قضایی به این سؤال پاسخ دهد که این دکترین چگونه و تا چه اندازه در آثار سینمایی کاربرد دارد. دستاورد این مقاله نشان میدهد با توسل به دکترین صحنههای مشابه در آثار سینمایی میتوان صحنهها و پلانهای مشترک و معمول در یک سبک و ژانر خاص سینمایی را که از تلاش خلاقانۀ پدیدآورنده بهوجود نیامدهاند و فاقد اصالت هستند، از حمایت کپیرایت خارج کرد و بدینوسیله خالقان آثار سینمایی را به خلق بیشتر و ارتقای سطح کیفی آثار سینمایی تشویق نمود.
کلیدواژهها