نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
عضو هیئتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی.
چکیده
حق بر «آزادی بیان هنری»، موردوفاق همة هنرها و مسئلة کلیدی در فقه هنر نیز مواجهه با همین آزادی است. وفقِ قانون اساسی، منبع نخستین حقوق، قانون است، اما نظام شرعی هم وجود دارد که فقه هنر در آن، جایابی شده است. فقه هنر سوای تفاوت در احکام و جزییات در هنرهای مختلف، در اینکه محرک آزادی بوده یا از محدودیتها و خطوط قرمز آن به شمار میرود، نقشی ثابت دارد.
نوشته حاضر، حکایت از این دارد که از میان قرائتهای مختلف اسلامی، آنچه در حقوق ایران، رسمیت دارد و باید پاسداری شود، تشخیص فقهای شورای نگهبان از اسلامِ قانون اساسی است. لذا فقه اسلامِ قانون اساسی باید معیار باشد، نه آثار و منابع فقهی خارج از آن.
هنر نیز در فقهِ اسلامِ قانون اساسی جای دارد و بهویژه در اصول 24، 25 و 28 مستقر شده و همجهت با حقها و آزادیها، در پی گشودن پنجرههای جدید و گستردهترکردن زمین بازی هنر اسلامی و آثار هنری و درواقع، قدرت انتخاب هنرمندان است. لذا چشمانداز فقه اسلامی هنر، عوض محدودیت در آزادی بیان هنری، عامل پیشرفت و توسعه هنر، ضمانت آزادی آن و مقابله با ممنوعیتها و محدودیتهای مغایر با اسلامِ قانون اساسی است.
کلیدواژهها