نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری عرفان اسلامی، گروه فلسفه و عرفان، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 استاد گروه فلسفه وعرفان، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 استاد گروه فلسفه و عرفان، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
چکیده
هانری کربن در تاریخ حکمت اسلامی جایگاهی شایان دارد. از این رو که وی با اتخاذ شیوه خاصی از پدیدارشناسی، متون حِکمی ایرانی – اسلامی را بازشناسی و منسجم کرده است. رویکرد عمده وی به مباحثی در حکمت اسلامی است که اغلب تا پیش از وی مورد توجه جدی قرار نمیگرفته یا اینکه منحصر به حلقه سنتی محدودی از اصحاب حکمت و معرفت بوده است. در فلسفه اسلامی ملاصدرا، یک مبحث بسیار مهمی که مورد توجه کربن نیز قرار گرفته، مسئله اصالت وجود است که مراد از آن انفصال وجود از ماهیات آن است و حقیقت اشیاء را مستقل از ماهیات آنان میشناسد. این گزاره سپس به مبحث هنر نیز تعمیم داده میشود و آثار هنری را مراتبی متکثر از منبع آن میشناسد.
کربن ضمن توصیف مبادی ماورایی انسان از عالم مثل که آن را توصیفات مشابه هم انباشته و آکنده از نورالانوار شناساندهاند، مسئله تأویل را محوری اساسی و جدی خوانده و رهیافتهای متکثر از جهان برین را معتبر میداند. بر همین مبنا، او به رویکرد خاص خویش در جستجوی بارقههای نور در اثر هنر برمیآید که در نوع انسان حلول کرده و ریشه در نور اعلی و ذات اقدس الهی دارند. از این بُعد، یک هنرمند در آفرینش اثر هنری، تصویر و نمایهای از یک مکان و زمان ماورایی و فوق حسی را نمایانده و مخاطبان خود را با آفریدگار جهان و همه هستندههای مرتبط ساخته است.
کلیدواژهها