تخیّل به مثابه موضوع حکم فقهی در هنرهای نمایشی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه هنرهای رسانه‌ای دانشکده دین و رسانه. دانشگاه صدا و سیما. قم.

چکیده

این مقاله به هدف تبیین تخیل در هنرهای نمایشی، به مثابه موضوع حکم فقهی، سامان یافته است. فقیه اگر هنگام اجتهاد در موضوعات هنری از جمله تخیل در هنرهای نمایشی، مفهوم مشخصی از آن نداشته باشد، نمی­تواند دست به حکم شناسی بزند. از آنجایی که تخیل فعل جوانحی است این پرسش مطرح می­شود که در فقه هنرهای نمایشی، تخیّل چگونه می­تواند موضوع حکم فقهی قرار گیرد؟ در پاسخ به پرسش  مذکور، این مبنای نظری اتخاذ شده که اولا موضوع فقه، فعل مکلف، یا آنچه متعلق فعل اوست، بوده و ثانیا فعل مکلف اعم از جوارحی و جوانحی است و ثالثا فهم موضوعات خفیه اعم از شرعی، عرفی و لغوی پیچیده که مستلزم فحص و سوال باشند، وظیفه فقیه است. بنابراین نگارنده با استفاده از روش توصیفی تحلیلی درصدد بر آمده است تا علاوه بر تبیین مفهوم تخیل هنری و انواع آن، حدود و ثغور تخیل در هنرهای نمایشی را به مثابه موضوع فقهی روشن نماید. نتایج یافته­های تحقیق چنین نشان می­دهد که تخیل بازآفرین، خلاق و بازنمودی به عنوان فعالیتی اختیاری، حتی قبل از آنکه در فرم اجرایی و نمایشی، ظهور یابد، می­تواند به عنوان فعل جوانحی، موضوع و معروض حکم فقهی قرار گیرد.

کلیدواژه‌ها