تحلیل حکمت عرفانی روایت تمثیلی در مثنوی به عنوان مهم‌ترین خصوصیت بیان شاعرانه مولانا

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشگاه ادیان و مذاهب

چکیده

شاعرانگی را می‌توان به دیگرگونه بینی یا رازبینی یا گشودگی تعریف کرد. بر این اساس، نگاه شاعرانه آن نگاهی است که هستی را متفاوت یا عمیق و یا به عنوان ظاهری برای یک باطن می‌بیند. نگاه عرفانی، براساس مبانی هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه عرفانی، نگاهی شاعرانه است. شاعرانگی در سه ساحت محقق می‌شود: ساحت ادارک یا معرفت، ساحت بیان و ساحت زبان. مثنوی معنوی به عنوان یکی از مهمترین آثار عرفانی فارسی، عمیقا شاعرانه است. شاعرانگی مثنوی در ساحت بیان در روایت‌های مثنوی که عمدتا روایتهای تمثیلی است بروز دارد. روایت‌های مثنوی براساس تداعی پیش می-روند. ساختار روایت‌گری مولانا، نه براساس یک طرح پیشینی بلکه براساس تداعی‌هایی است که در زمان روایت شکل می-گیرد. بیان تمثیلی مولانا در مثنوی و نیز نوع روایت‌گری او که براساس تداعی است، براساس حکمتی عرفانی قابل تبیین است. ترجیح روایت تمثیلی مبتنی بر این مبنای عرفانی است که معنا بر صورت مقدم است. مولانا عمیقا به این مطلب باور دارد و آن را با بیان‌های مختلف بارها تکرار کرده است. از سوی دیگر تداعی‌های تو در توی مثنوی در روایت‌گری، به نگرش مولانا در باب زبان بازمی‌گردد. او در حال می‌زید و ابن‌الوقت است و بر این اساس، روایت او در حال شکل می‌گیرد و اقتضای حال او را پیش می‌برد. چنین سلوکی، در فرم روایت به صورت تداعی‌های پشت سر هم متجلی می‌شود.

کلیدواژه‌ها

دوره 1398، شماره 15
شهریور 1398
صفحه 95-120